رسالت هادیان
اهداف جهاد اقتصادی
مقام معظم رهبری پس از نامگذاری سال 90 با عنوان جهاد اقتصادی در بیان اهداف جهاد اقتصادی به مواردی نظیر؛1- کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغال، 2- افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی، 3- توانمند سازی بخش خصوصی با ایجاد تعاونیها، 4- آمادهسازی زیر ساختهای حقوقی و قانونی، 5- حمایت از شکوفایی کار، 6- ایجاد زمینههای لازم برای صرفه جویی در مواد اساسی بویژه آب مصرفی در بخش کشاورزی 7- و مشارکت مستقیم مردم در اقتصاد اشاره فرمودند. اهداف دیگری که در این راستا قابل اشاره میباشد عبارتند از:
- غلبه بر مشکلات کنونی اقتصادی کشور (تورم – بیکاری – پائین بودن نرخ بهره وری و ...).
- ارائه قابلیت و توانمندی تفکر نظام دینی در حل مسائل اقتصادی کشور و تکمیل جلوههای نظام الگو.
- رسیدن به اهداف مورد انتظار در سندهای بالادستی (چشم انداز 20 ساله) برنامه پنجم توسعه، دهه پیشرفت و عدالت.
- افزایش نرخ بهرهوری در تولید و ایجاد امکان رقابت با کالاهای خارجی و افزایش صادرات غیرنفتی.
- کاهش شکاف طبقاتی در جامعه و تأمین رفاه اقتصادی افراد جامعه.
- جذب سرمایههای بخش خصوصی.
- تقویت بخش تعاونی در کشور.
- صرفهجویی در مصرف مواد اولیه و انرژی.
- کاهش اتکاء کشور به درآمدهای نفتی.
- خودکفایی اقتصادی.
- افزایش سطح رضایتمندی ملی.
- تقویت زیرساختهای اقتصادی کشور.
- صرفه جویی در مصرف مواد اولیه.
- کاهش اتکاء کشور به درآمدهای نفتی.
- افزایش درآمد ملی.
- مأیوس کردن دشمنان از شکست نظام اسلامی.
- زمینه سازی برای تغییر فناوریهای کارخانجات تولیدی و بهره گیری از تکنولوژی.
- ریشه کن کردن فقر و محرومیت در جامعه.
- تأمین امنیت غذایی کشور و خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک.
- تبدیل ایران اسلامی به یک قطب قدرتمند اقتصادی.
- فرهنگسازی صحیح برای مطالبهگری اجتماعی مردم نسبت به عملکرد و اقدام مسؤلان.
- ایجاد زمینه رشد، نوآوری و ابتکار
- زمینهسازی برای تحقق انضباط اقتصادی در جامعه.
- تحول در شعارهای سیاسی در آستانه برگزاری انتخابات مجلس.
رسالت هادیان
با مشخص شدن ماهیت و اهداف جهاد اقتصادی که تحت عناوین؛ راهبردهای دشمن، موانع داخلی و اهداف مورد نظر رهبر معظم انقلاب ذکر گردید اینک لازم است تا به مجاهدت جهادگران سیاسی دراین سال اشاره شود که میتوانند با بصیرت افزایی نسبت به ماموریت سازمانی و تکلیف فردی هر یک از مخاطبان خویش، رسالت خود را در این جهاد مقدس ایفا کنند.
به منظور ادای هر چه بهتر این وظیفه، طبقهبندی جامعه مخاطب هادیان سیاسی به جهت فراگیری و گستردگی این جامعه در طیفهای گوناگون ضروری به نظر میرسد. یک نمونه از این دسته بندی عبارت است از:
اول) دسته اول شامل مجموعههایی از بسیج و سپاه میباشد که به شکل سازمانی دارای ماموریت ذاتی اقتصادی میباشند. نظیر؛ بسیج سازندگی، قرارگاههای سازندگی، جهاد خودکفایی، آماد و لجستیک، مهندسی، مخابرات، بنیاد تعاون، برخی از مجموعههای تحت امر نهادهای نظامی و....
مجموعه هایی که متولی امر اقتصاد در بسیج میباشند میتوانند در سال جاری از ظرفیت بسیج اقشار جهت راهاندازی تعاونیهای تولیدی بهره گرفته و زمینه ورود بسیجیان به عرصه سرمایه گذاری و تولید را فراهم سازند.
هادیان سیاسی نیز میتوانند با برقراری ارتباط با این عزیزان، ضمن عرض خدا قوت و خسته نباشید، آنها را نسبت به ابعاد و آثار سیاسی فعالیتهای اقتصادی و اجرای پروژههای بزرگ آگاه ساخته و در زمینه ارتقا بصیرت سیاسیشان در مسائل سیاسی داخل و خارج تلاش نمایند. گزارشات موجود حاکیست برای برخی از برادران در پروژههایی که چندین سال طول کشیده حتی یک گردهمایی سیاسی برگزار نشده است.
گام عملی دیگر هادیان میتوان هماهنگی با مسئولین جهت راهاندازی اتاقهای فکر برای پیشبرد اهداف جهاد اقتصادی بویژه طراحی طرحهای عملی برای صرفه جویی در زمینههای مختلف سازمانی، اداری، رفتار شخصی، حوزههای اجتماعی و محیط خانواده و ... باشد.
دوم) گروه دوم اقشاری را در بر میگیرد که به عنوان قشرهای بسیجی، بطور مستقیم فعالیت اقتصادی دارند. مثل؛ بسیج مهندسین، بسیج کارگری، بسیج ادارات، بسیج اقشار.
برداران و خواهران هادی با افزایش ارتباط خویش و افزایش جلسات سیاسی به ویژه با اقشاری که در ارتباط با کالاهای مورد تحریم فعال هستند، میتوانند ضمن تشویق این عزیزان به تشکیل کمیتههای تخصصی در وزارتخانههای مسوول در عرصه صنعتی و کشاورزی و...، آنها را نسبت حساسیتها در کارشان مطلع ساخته و مقاصد شوم دشمن را تبیین نمایند. بیتردید این برادران اگر از نتایج کارشان بر ناکارآمد سازی فعالیتهای دشمنان اسلام و پیشبرد اهداف الهی نظام اسلامی مطلع گردند، مصممتر از گذشته به تلاشهای خود ادامه خواهند داد. از جمله اقداماتی که لازم است به عنوان یک گام عملی صورت گیرد شناسایی قوانین دست و پاگیر و ارائه راهکارهای حقوقی جهت حل مشکلات پیش رو توسط بسیج حقوقدانان میباشد. این مقصود به طور مشخص در اهداف رهبر معظم انقلاب دیده میشود.
سوم) طبقه بعدی مشمول آن دسته از گروهها و افرادی میگردد که بطور مستقیم متولی امر اقتصادی نیستند اما میتوانند به عنوان نخبگان بسیج به پیشرفت اقتصادی کشور کمک کرده و خدمات خویش را در خدمت دو دسته اول قرار دهند.
هادیان میتوانند با بصیرت بخشی و توجیه سیاسی نیروهای نخبه تاثیر فراوانی در تحرک بیشتر، افزایش انگیزه معنوی و تشویق آنها به تلاش روزافزون داشته باشند. به طور معمول نیروهای نخبه بدلیل ضریب هوشی بالا و برخورداری از ذهن ریاضی و پیچیده در معرض آسیب بیشتر در مقابل شبهات اعتقادی و سیاسی قرار دارند. ضمن آن که کارکرد دیگر هادیان میتواند تشکیل اتاقهای فکر برای بهرهگیری از دیدگاهها و نظرات این عزیزان با همکاری بنیاد نخبگان باشد. بهرهگیری هر چه بیشتر از توان نخبگان در راستای اهداف ملی، این قشر مهم را در برابر تطمیع بیگانگان واکسینه مینماید.
چهارم) دسته چهارم هم کسانی را در بر میگیرد که فعلاً نقش مستقیمی در فعالیتهای اقتصادی ندارند اما میتوانند به عنوان نیروی کار و مدیران آینده کشور پرورش یافته و مورد تشویق قرار گیرند. مثل بسیج دانشجویی، بسیج دانش آموزی.
با عنایت به اینکه در حال حاضر نرخ بیکاری یکی از معضلات اقتصادی کشورمان را به خود اختصاص داده است وجود لشکر بیکاران عوارض اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور تحمیل مینماید. بیان دیدگاههای اسلامی در تشویق به کار و نکوهش بیکاری تاثیر زیادی بر ایجاد روحیه کار و رفع موانع فرهنگی این مشکل دارد.
خداوند متعال در قران کریم در بیش از دویست مورد، «عمل» انسان را ملاک شخصیت او آورده است و در هفت مورد ماده «صُنع» را که به معنی صورت دادن کار است بیان فرموده است.[1]
قرآن مجید میفرماید: « وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری.» و نیست از برای انسان مگر کوشش و تلاشی که انجام داده است و قطعاً ثمره کوشش و تلاش خود را خواهد دید.(النّجم: 39 و 40)
همچنین قرآن کریم در آیههای 79 و 80 سوره توبه، در مقام ستایش از کار و تلاش چنین میفرماید: کسانی که مردم مؤمن را که در بذل صدقات گشاده دست هستند، نکوهش میکنند و کسانی که اشخاصی را که جز بازوانشان، یعنی جز کوشش و کارشان مالک نیستند، مسخره میکنند، خداوند آنها را مسخره میکند و به آنها عذاب دردناک خواهد چشاند. و تو (ای پیامبر) چه برای آنها طلب مغفرت کنی و چه نکنی و اگر هفتاد بار هم برای آنان طلب آمرزش کنی، من آنها را نخواهم بخشید؛ زیرا که آنها به خدا و رسولش کفر ورزیدند و خداوند فاسقان را هدایت نمیکند.
اسلام، مردم را برای برطرف کردن نیازهای زندگی، به کار و کوشش امر کرده، از بیکاری، تنبلی و سربار دیگران شدن به شدت منع نموده است.
پس چون نماز به پایان رسید، در زمین پراکنده شوید و از فضل و احسان خدا یاری جویید.[2] و (خداوند) از رحمت خود، برای شما شب و روز را قرار داد تا در شب بیارامید و (در روز) از فضل او بجویید؛ شاید شکرگزار باشید.[3]
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) افراد تنبل و بیکار را که تن به کار نمی دهند و میخواهند از دسترنج دیگران استفاده کنند، مورد نکوهش و سرزنش شدید قرار داده، میفرمایند: «از رحمت خدا دور است کسی که با زندگی خود را به گردن دیگری بیندازد. ملعون است، ملعون، کسی که اعضای خانواده اش را در اثر ندادن نفقه تباه کند».[4]
علی علیهالسلام فرموده است: « مَنْ یَعْمَلْ یَزْدَدْ قُوَّه، مَنْ یُقَصِّرْ فیِ الْعَمَلِ یَزْدَدْ فَتْرَه.» هر کس کار کند، نیرویش افزونتر میشود و هر که در کار کردن کوتاهی نماید، سستی او افزایش مییابد.
امام صادق علیهالسلام، به یکی از دوستانش به نام معاذ که کار نمیکرد، فرمود: «آیا از کار کردن و داد و ستد کنارهگیری کردهای یا نمیتوانی کار کنی؟» گفت: از کارکردن ناتوان نیستم، ولی ثروت زیادی در اختیار دارم که تا پایان عمر، مرا از کار کردن بی نیاز میسازد. حضرت فرمود: «کار را ترک مکن؛ زیرا ترک کار، عقل را زایل میگرداند».
در روایتی نیز از امام صادق علیهالسلام چنین نقل شده است: به هر کس از دوستان خود که رسیدید، سلام برسانید و بگویید که: جعفر بن محمد به شما سلام میرساند و میفرماید: بر شما باد رعایت تقوای الهی و انجام دادن هر کاری که میتوان با آن به پاداشهای خداوند رسید. به خدا سوگند که شما را جز به چیزی که به خود فرمان میدهیم، فرمان نمیدهیم. پس به کوشش و تلاش بپردازید. چون نماز صبح گزاردید و تمام شد، هر چه زودتر در پی روزی روانه شوید و خواستار روزی حلال باشید و بدانید که خدای بزرگ، روزی شما را میدهد و کمکتان میکند.
همچنین، در حدیثی دلنشین آمده است که امام صادق علیه السلام از شخصی پرسید: عمر بن مسلم چه میکند؟ گفت: فدایت شوم! به عبادت روی آورده و از کسب و کار دست کشیده است. فرمود: «وای بر او، آیا ندانسته است که آن کس که طلب روزی را ترک کند، دعایش مستجاب نخواهد شد». آنگاه آن حضرت ادامه داد: گروهی از یاران پیامبر هنگامی که این آیه نازل شد: «هر کس تقوای الهی را پیشه خود سازد، خداوند، راه رهایی (از تنگ دستی و گرفتاری) را جلوی پای او قرار میدهد، و از جایی که هیچ حساب نمی کند روزی او را میرساند.» (طلاق: 2 و 3)
پنجم) در رتبه بعدی همه کسانی قرار دارند که بدلیل تصدی مشاغل خدماتی علیالظاهر نقشی در چرخه تولید کشور ندارند اما به عنوان مصرف کننده بیشترین تاثیر را در پایه اصلی اقتصاد یعنی «تقاضا» دارند. این طیف عظیم، گسترده و موثر، بزرگترین گروه جامعه مخاطب هادیان، ارباب رسانه و تریبون را شکل میدهند که تحت تاثیر روشنگری و آموزش میتوانند تحول عظیمی در عرصه اقتصاد کشور ایفا نمایند چرا که موازنه اقتصادی در شرایط برابری و هماهنگی «عرضه و تقاضا» برقرار میگردد.
هادیان عزیز میتوانند در جمع این عزیزان و کلیه مخاطبین خود به عنوان یک مصرفکننده به طرح موضوعات و مباحث زیر اقدام کنند:
1- آگاهسازی و روشنگری نسبت به اهداف غرب درافزایش تحریمهای اقتصادی.
2- تبیین روشها و شیوههای اجرایی غرب در اعمال تحریمهای فلج کننده سال 90.
3- نگرانی دشمنان انقلاب اسلامی از پیشرفتهای علمی و اجرای موفقیتآمیز طرح تحول اقتصادی.
4- تحلیل شرایط منطقه و تحولات جهان اسلام و تاثیر انقلاب اسلامی بر آن از طریق ارائه الگوی پیشرفت بومی – اسلامی.
5- ارائه راهکارهای عقلانی کردن هزینه و فایده در مخارج خانواده.
6- تشویق به انضباط مالی براساس موازین اسلامی نظیر سال خمسی و کتابت وصیت نامه مالی.
7- تبیین آثار و برکات پرداخت خمس و زکات بر اقتصاد.
8- توجیه افکار عمومی نسبت به عوارض اقتصادی و فرهنگی ناهنجاریهای اقتصادی از جمله استفاده از کالاهای خارجی.
9- تاکید بر تاثیر فرهنگ قناعت در زمینه رشد و پیشرفت.
10- تبیین آثار منفی و اهداف نظریههای توسعه غربی که سنتهای بومی را مانع پیشرفت کشورهای در حال توسعه معرفی میکنند.
11- ارائه راهکارهای عملی جهت صرفه جویی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی و ملی.
12- تشریح آثار مخرب اسراف و تبذیر در جامعه اسلامی بر ترویج فرهنگ اسلامی.
13- تبیین مذمت و قباحت اسراف از نظر شارع مقدس با عنایت به حرمت شرعی در آیات و روایات، در این رابطه عزیزان هادی میتوانند از آیات و روایات ذیل بهره گیرند.
آیات قرآن
1- اسراف کاران از اصحاب آتشاند:
«و ان المسرفین هم اصحاب النّار» و همانا اسراف کاران همراهان آتشاند. ( غافر/ 43)
2- خداوند گمراه کننده مسرفین است:
«کذالک یُضلّ الله من هو مسرفٌ مرتاب « و بدینسان گمراه کند خدا هر که را که فزونی خواه و شک آورنده است.( غافر/ 34)
3- خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی دارد:
»و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین « اسراف نکنید چرا که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی دارد. (انعام/141)
»خذوا زینتكم عند كل مسجد و كلوا واشربوا ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین». زینتخود را در هر مسجد برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نكنید همانا كه خداوند مسرفان را دوست نمیدارد. (اعراف /31)
«کلوا واشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین «بخورید و بیاشامید ولی هرگز اسراف نورزید همانا خداوند اسراف کاران را دوست ندارد. (اعراف /29)
4- میانه روی در هرکاری حتی در انفاق پسندیده است:
»والذین اذا انفقوا لم یسرفو و لم یقتروا و کان بین ذالک قواماً« و آنان که گاهی انفاق کنند نه فزون رفتند و نه سختگیرند و باشد میان این اندازهها. (فرقان /67)
5- اسرافکاران برادران شیطان هستند:
«وات ذاالقربی حقه والمسكین وابن السبیل ولاتبذر تبذیرا ان المبذرین كانوا اخوان الشیاطین و كان الشیطان لربه كفورا.» و حق نزدیكان را بپرداز! و (همچنین) مستمند و در راه مانده را، و هرگز تبذیر مكن چرا كه تبذیركنندگان برادران شیطانند و شیطان كفران (نعمتهای) پروردگار كرد. (اسراء /26 و27)
6- اطاعت فرمان مسرفان نكنید.
«ولا تطیعوا امر المسرفین. فرمان مسرفان اطاعت نكنید.» (شعراء /15)
7- پندارشان را زیبا میانگارند.
«كذلك زین للمسرفین ماكانوا یعملون.» اینگونه برای اسرافكاران اعمالشان زینت داده شده است. (یونس /12)
8– اسراف کار هدایت نمیشود.
«ان الله لایهدی من هو مسرف كذاب.» خداوند اسرافكار دروغگو را هدایت نمیكند. (غافر /28)
9- فرعون از اسرافکاران بود..
«و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین.» و به راستی فرعون برتریجویی (و طغیان) در زمین روا داشت و او از اسرافكاران بود. (یونس/83)
روایات معصومین(ع)
حضرت رسول(ص) میفرمایند: «من اقتصد اغناه الله، و من بذر افقره الله» هر كس در دخل و خرج میانهروی كند خدا بینیازش میكند و هر كس اسراف و تبذیر نماید خداوند فقیرش گرداند. [5]
«ان النبی(ص): اذا شرب الماء قال الحمداللّه الذی سقانا عذباً فراتاً برحمته و لم یجعَله ملحاً اجاجاً بذنوبنا».[6] همانا رسول اكرم هنگامی كه آب مینوشید میفرمود حمد خدا را كه به ما آب شیرین و گوارا داد و آب را به سبب گناهان ما شور و تلخ قرار نداد.
كانَ النَّبىُّ صلىاللهعليه وآله ... جَوادا مِن غَيْرِ سَرَفٍ، رَقيقَ القَلبِ، رَحيما بِكُلِّ مُسْلِمٍ... ؛ مىبخشيدند ولى اسراف نمىنمودند، دل نازك و نسبت به تمام مسلمانان مهربان بودند.[7]
امام على عليهالسلام: «اَلسرافُ مَذمومٌ فى كُلِّ شَىْءٍ إِلاّ فى أَفعالِ البِرِّ» اسراف در هر چيزى ناپسند است، مگر در كارهاى خير.[9]
و «كلَّ مازاد علی الاقتصاد اسراف». فراتر از میانه روی اسراف است. [10]
چنانچه میفرمایند:«ما عال امرء اقتصد» كسی كه میانهروی پیشه سازد تنگدست نگردد. از قول ایشان منقول است «ان السرف امر یبغضه اللّه.... حتی صب فضل شرابك». اسراف چیزی است كه خدا مبغوض میدارد حتی دور ریختن اضافه آب».[11]
امام على عليهالسلام: «فَدَعِ السرافَ مُقتَصِدا وَاذكُر فِى اليَومِ غَدا وَأَمسِك مِنَ المالِ بِقَدرِ ضَرورَتِكَ وَقَدِّمِ الفَضلَ لِيَومِ حاجَتِكَ» اسراف را رها كن و ميانهروى در پيشگير و امروز به ياد فردا باش و از مال به اندازه ضرورتت نگهدار و اضافى آن را براى روز نيازمنديت (قيامت) پيش فرست.[12]
قال علی(ع) «ما فوق الكفاف اسراف». آنچه بیش از حد كفاف باشد اسراف است. [13]
امام صادق(ع) میفرماید: «ادنی الاسراف هراقه فضل الاناء و ابتذال ثوب الصون والقاء النوی».[14] كمترین اسراف ریختن اضافی آب، پوشیدن لباس آبرو در منزل و انداختن هسته خرما است.
همچنین از آن امام(ع) نقل شده است که میفرمایند: «ان لله ملكاً یكتب سرف الوضوء كما یكتب عدوانه».[15] همانا خدا فرشتهای دارد كه اسراف در وضو را مینویسد چنانكه اسم دشمنانش را مینویسد.
امام صادق عليهالسلام: «لَمّا سُئِلَ عَن أَدنَى السرافِ، إِبذالُكَ ثَوبَ صَونِكَ وَإِهراقُكَ فَضلَ إِنائِكَ... » در پاسخ به سئوال از كمترين حدّ اسراف فرمودند: كمترين اندازه آن اين است كه لباس بيرونت را لباس خانه دم دستى قرار دهى و ته مانده ظرفت را دور بريزى. [16]
امام صادق عليهالسلام: «لَيسَ فيما أَصلَحَ البَدَنَ إِسرافٌ... إِنَّما السرافُ فيما أَتلَفَ المالَ وَأَضَرَّ بِالبَدَنِ» در آنچه بدن را سالم نگه مىدارد اسراف نيست بلكه اسراف در چيزهايى است كه مال را از بين ببرد و به بدن صدمه بزند.[17]
امام صادق عليهالسلام: «لِلمُسرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَشتَرى مالَيسَ لَهُ وَيَلبِسُ ما لَيسَ لَهُ وَيَكُلُ ما لَيسَ لَهُ» اسراف كننده سه نشانه دارد: آنچه در شأنش نيست خريدارى مىكند، آنچه در شأنش نيست مىپوشد و آنچه در شأنش نيست مىخورد.[18]
امام صادق عليهالسلام: «إِنَّ السَّرَفَ يورِثُ الفَقرَ وَإِنَّ القَصدَ يورِثُ الغِنى» اسراف باعث فقر و ميانه روى موجب بىنيازى مى شود.[19]
امام صادق عليهالسلام: «رُوىَ أَنَّهُ نَظَرَ الصّادِقُ إِلى فاكِهَةٍ قَد رُميَت مِن دارِهِ لَم يُستَقصَ أَكلُها فَغَضِبَ وَقالَ: ما هَذا إِن كُنتُم شَبِعتُم فَإِنَّ كَثيرا مِنَ النّاسِ لَم يَشبَعوا فَأَطعِموهُ مَن يَحتاجُ اِلَيهِ» نقل شده است كه امام صادق عليهالسلام مشاهده كردند كه سيبى را نيمخورده از خانه بيرون انداختهاند، خشمگين شدند و فرمودند: اگر شما سير هستيد، خيلى از مردم گرسنهاند خوب بود آن را به نيازمندش مىداديد.[20]
امام باقر عليهالسلام : «يا بُنَىَّ عَلَيكَ بِالحَسَنَةِ بَينَ السَّيِّئَتَينِ تَمحو هُما قالَ: وَكَيفَ ذلِكَ يا أَبَةِ؟ قالَ: مِثلُ قَولِهِ، «وَالَّذينَ إِذا أَنفَقوا لَم يُسرِفوا وَلَم يَقتُروا»؛ امام باقر عليهالسلام به فرزندش امام صادق عليهالسلام فرمودند: تو را سفارش مىكنم به انجام كار خير وسط دو كار بد تا آن دو را محو كند، امام صادق عليهالسلام سئوال كردند چگونه چنين چيزى ممكن است؟ امام فرمودند: همانطور كه قرآن مىگويد مؤمنين كسانى هستند كه وقتى خرج مىكنند اسراف و يا سختگيرى نمىكنند (اسراف و سختگيرى هر دو بدند و ميانه روى وسط آنها خوب است).[21]
[1] - عطیه کاملی ، گلبرگ، شماره105
[2] - جمعه: 10.
[3] - قصص: 73.
[4] - تحف العقول، ص37.
[5] - نهج الفصاحه، ص601
[6] - تفسير مراغي ج 27 ص 148
[7] - ارشاد القلوب، ج 1، ص 115
[8] - تفسير صافي ج 3 ص 187
[9] - غررالحكم، ج2، ص86، ح 1938
[10] - غرر ج 2 ص 547
[11]- فروع كافي ج 4 ص 52.
[12] - نهج البلاغه، نامه21
[13] - مستدرك ج 2 ص 645
[16] - كافى، ج4، ص56، ح10
[17] - بحارالأنوار، ج75، ص303، ح6.
[18] - بحار ج 75 ص 303.
[19] - وسايل ج 1 ص 340.
[20] - بحارالأنوار، ج66، ص432، ح16
[21] - تفسير نورالثقلين، ج4، ص27، ح98.