بسیج یك حركت اجتماعی است كه در هر جامعه ای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشكال مختلفی در اثر شرایط خاص بوجود می آید . حتی در دوران صدر اسلام نیز به هنگام حمله كفار و منافقین علیه مسلمانان زمانی كه فرمان تشكیل نیروی مبارز علیه آنها داده می شود مسلمانان داوطلبانه در مساجد گردهم می آمدند تا توان خود را از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی برای مقابله با دشمنان اسلام بسیج كنند .
امام خمینی (ره) در این رابطه چنین می فرمایند :
« قضیه بسیج ، همان مساله ای است كه در صدر اسلام بوده است این مساله جدید نیست ، در اسلام سابقه داشته است و چون مقصد ما اسلام است ، باید هر جوانی یك نیرو باشد برای دفاع از اسلام و همه مردم و هر كسی در هر شغلی كه هست مهیا باشد برای جلوگیری از كفر و هجوم بیگانگان » .
( پرتو خورشید ، مركز مطالعات )
در طول تاریخ اسلام و ایران همواره دشمنان سعی كرده اند به اشكال مختلف از پیشرفت و ترقی مسلمانان جلوگیری كنند .
انقلاب اسلامی ایران كه الهام گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بوده از نخستین روزهای پیروزی با توطئه های گسترده و سازمان یافته دشمنان اسلام روبرو گردید . عظمت اهداف انقلاب و گستردگی توطئه های دشمنان ، ایجاب می كرد كه برای حفظ و سیانت از انقلاب اسلامی و ارزشها و اهداف آن در برابر شبیخون ابرقدرتها دفاع كند بنابراین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را درون اقشار میلیونی به طور خودجوش ، حركتی در جهت حفظ و حراست دست آوردهای انقلاب و پیروزی بزرگی كه نصیب امت اسلامی شده بود ، بوجود آمد . و بنابراین بسیج در دو مرحله شكل گرفت .
در این رابطه پیدایش بسیج در دو مرحله قابل توجه است :
1- بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حركتی فرهنگی بودیم كه به واقع درجهت حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی مان به شمار می آید و در این مسیر شاهد تشكیل ارگانها و هسته های انقلابی نظیر سپاه ، كمیته های انقلاب و غیره بودیم كه نقش مردم در این حركت و تلاش چشمگیر و موثر بود به نظر می رسد بعد از رشد این نهادها مردم به این فكر می افتند
كه بایستی جهت كسب آمادگی در مقابله با دشمنان انقلاب آموزشهای رزم نظامی را ببینند و طبیعتا حركتی به نام بسیج در پایگاه ها و مساجد بوجود می آید كه آموزشهایی هم داده می شود..
2- مرحله دوم مصادف است با تصرف جاسوسخانه آمریكا كه با اشغال این لانه فساد توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شیطان بزرگ برای نجات خود از وضعیت موجود به توطئه هایی علیه جمهوری اسلامی دست زد ، از جمله حمله نظامی به طبس ، غافل از اینكه شن ها مامور الهی شده و این توطئه را خنثی كردند یا مثلا حصر اقتصادی كه این توطئه هم خود عاملی شد برای حركت هرچه بیشتر مردم در جهت خودكفایی جمهوری اسلامی ایران ، ترور شخصیت های اسلامی ، كودتا و حركتهای مذبوحانه گروهكهای چپ و راست ، « الحمد الله الذی حعل اعداءنا من الحمقا » ؛ خدا را شكر كه دشمنان ما را از احمق ها قرار داد و از حماقت آنها همین بس كه سنت « لا یتغیر الهی اینست كه صالحان و شایستگان وارثین اصلی زمین هستند ولی آنها غافلانه هر لحظه در پی تدارك حیله جدیدی بوده و هستند و امام همیشه در جهادمان با دید وسیع و پیامبرگونه شان بخوبی دریافته بودند كه شیطان بزرگ بیكار نمی نشیند لذا در 5 آذرماه 1358 تشكیل ارتش 20 میلیونی را صادر فرمودند . در این فرمان حركتهایی را كه به نام بسیج در جامعه مطرح بود تسریع نموده و انسجام بخشیدند و از آن تاریخ بود كه مسوولین به این فكر افتادند كه سازمانی به نیروهای موجود در جامعه بدهند و در پی فرمان امام امت ، زن و مرد ، پیر و جوان از نوجوان 12 ساله تا پیر 70 ساله عاشقانه فرمان رهبرشان را لبیك گفتند
بسیج به لحاظ لغوی به معنای سامان و اسباب ساز و سازمان جنگ : عزم و اراده ، آماده سفر شدن و آماده ساختن نیروهای نظامی یك كشور برای جنگ می باشد . ( دهخدا ، 1372 )
به نظر ما بسیج یك حركت منظم و سارمان یافته اجتماعی است كه با توجه به فرهنگ هر جامعه و به اشكال مختلفی در اثر شرایط خاصی مانند جنگ ، حوادث غیر مترقبه و حتی در زمان صلح و آرامش به صورت آماده باش بوجود می آید .
در جامعه ما نیز بسیج یك نهاد اجتماعی است . همانند خانواده كه به صورت عضوی از ساخت و نظام اجتماعی جامعه است به شمار می آید ، نهادی كه با هدف پاسداری از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی بوجود آمده است و انحلال آن جز در صورت انحلال جامعه اسلامی قابل تصور نیست .
در اساسنامه بسیج مستضعفین ، بسیج را به این صورت تعریف كرده اند :
« بسیج نهادی است تحت فرماندهی مقام معظم رهبری كه هدف آن نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و جهاد در راه خدا و گسترش حاكمیت قانون خدا در جهان طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت كامل بنیه دفاعی از طریق همكاری با سایر نیروهای مسلح و همچنین كمك به مردم هنگام بروز بلا و حوادث غیر مترقبه می باشد . » ( سپاه از دید قانون 1362 )
آرمان والا و ایده بلند و هدف عالی انقلاب اسلامی ما را چنین می سزد كه از چار چوب مرزهای ایران بگذرد و دروازه های ملل محروم و توده های مظلوم و مستضعف جهان را بگشاید و پیام آرامش بخش و رسالت انسانی و رهائی بخش خویش را بگوش جان آنها برساند و زمینه های حكومت عدل الهی و جهانی امام عصر (عجل الله فرجه) را آماده سازد . و از این روی ، بسیج تمامی نیروهای فعال و آمادگی جهت تحقق این آرمان ارزنده انسانی ، امری ضروری و طبیعی به نظر می آید .
و از اینجا بود كه امام خمینی (ره) این قلب تپنده انقلاب و پیام آور آزادی و كرامت و هویت اسلامی و انسانی این قرن جهت مبارزه همه جانبه با آمریكای جهانخوار كه هر روز برای گسترش تجاوزات و سبعیت خویش ، چنگ و دندان نشان می دهد و در رویارویی با همه ابرقدرتهای تجاوزگر و تیز ، رشد انقلابی نهضت اسلامیمان روز 5/8/58 را بسیج عمومی اعلام فرمودند و هدف از تشكیل بسیج را گفتند كه « مملكت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد » و در حالت كلی می توان گفت كه هدف از تشكیل بسیج را قرآن بیان نموده و در سوره توبه آیه 40
می فرماید: « انفروا خفاقا و ثقالا و جاهدوا باموالكم و انفسكم فی سبیل الله ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون » ؛ با كیفیت مختلف حركت كنید و كوچ كنید در حالیكه با بار سبك هستید . مجهز باشید و جهاد كنید با مال و جانتان در راه خدا ، و یكی دیگر از هدف تشكیل بسیج را بازوی ولایت فقیه دانسته و تك تك اعضای بسیج را سلول های بافت ولایت فقیه می دانیم . بهر حال هدف از تشكیل بسیج را جذب آموزش ، سازماندهی نیروهای مردمی دانسته و اصلی ترین مساله بسیج ، بكارگیری نیروهای مردمی در ماموریتهای محوله با توجه شرایط سنی بسیجیان اعم از دانش آموزی ، دانشجویی ، كارگری ، كارمندی ، عشایر و غیره می باشد تشكیلات بسیج به علت ساخت مردمی از یك طرف و گستردگی آن از طرف دیگر باید طوری تنظیم شود كه هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ بتواند كارآیی لازم را داشته باشد .
بسیج از نگاه رهبر معظم انقلاب
بسيج در باب صدق ، امتحان صداقت را داده است؛ در جنگ تحميلى، در دفاع مقدّس كه روزگار سخت كشور بود، بسيج امتحان داد؛ بعد از دوران دفاع مقدّس و قضاياى بعد هم تا امروز بسيج همهجا امتحان صداقت خودش را داده است. سازمان بسيج و مجموعهى بسيج نشان داده است كه صداقت دارد. البتّه بسيج به نظر ما محدود در همين تعدادى كه در سازمان بسيجند نميشود؛ خيلىها هستند [كه] دلهايشان با شما است، شما را تحسين ميكنند، به شما احترام ميگذارند، قدر شما را ميدانند، در داخل سازمان بسيج هم نيستند؛ آنها هم بسيجىاند. آن كسانى كه ارزشهاى شما را قبول دارند، به آن ارزشها احترام ميگذارند، به زحمات شما، به خدمات شما، به مجاهدت شما احترام ميگذارند، آنها هم از نظر ما بسيجىاند. حضور در صحنه يكى از مهمترين كارها است؛ توانايىهاى بسيج، توانايىهاى كارگشا و گرهگشا است. امروز خوشبختانه در درون مجموعهى بسيج، شخصيّتهاى برجستهى علمى، شخصيّتهاى هنرى، شخصيّتهاى اجتماعى، شخصيّتهاى سياسى، فعّالان اجتماعى، متنفّذين در ميان مردم كم نيستند؛ بسيج، تا امروز يك مجموعهى انسانى رو به رشد و رو به تعالى بوده است؛ بعد از اين هم بايد همين باشد.
پیشنهادات رهبر معظم انقلاب در باب بسیج
توانايىهاى مجموعهى بسيج را بايد بالا برد؛ الزاماتى وجود دارد: الزامات اخلاقى، الزامات رفتارى، الزامات عملى. الزامات اخلاقى، يعنى ما در درون خودمان اخلاقيّات نيكوى اسلامى را پرورش بدهيم؛ از جملهى اين اخلاقيّات صبر است، از جملهى اين اخلاقيّات گذشت است، از جملهى اين اخلاقيّات حلم و ظرفيّت داشتن و جنبه داشتن است، از جملهى اين اخلاقيّات تواضع است؛ اين خصوصيّات را در درون خودمان تقويت كنيم. الزامات رفتارى هم اين است كه همين خلقيّات نيكو را در عمل با مردم، در عمل با محيط، در تعامل با جامعه و انسانها به كار ببريم. امام صادق (عليه الصّلاة و السّلام) به اصحابش ميفرمود: جورى عمل كنيد در بين مردم كه هر كس شما را ميبيند، بگويد اينها ياران امام صادقند،(۱۳) رحمت خدا بر امام صادق، مايهى تحسين براى ما بشويد. رفتار يكايك عزيزان بسيجى، شما جوانها، شما عناصر پاك، شما دلهاى پاكيزه و روشن، رفتار يكايك شما با آحاد مردم - كه خيلىهايشان همانطور كه گفتم به معناى واقعى كلمه بسيجىاند - بايد جورى باشد كه بگويند اينها پرورشيافتگان نظام اسلامىاند؛ مايهى جلب محبّت، مايهى جلب احترام براى نظام اسلامى و براى جمهورى اسلامى. اين الزامات عملى، الزامات جهادى، الزامات اجتماعى، كارهايى است كه بايستى انجام بگيرد؛ يعنى تقويت خصال نيك در خود، برخورد مهربان و خدوم و تحسين برانگيز با محيط، عمل جدّى در همهى جبههها - هم در جبههى علم، هم در جبههى فعّاليّتها و خدمات مردمى، هم در جبههى كار، هم در جبههى سياست، هم در جبههى توليد - در هر جا كه حضور داريد، كار جدّى و بدون احساس خستگى و با پرهيز از تنبلى؛ كار كنيم. (۱)