در شناخت معماي هستي و در هزارتوي كشف حقايق كاينات، به راز و رمزهايي برميخوريم كه اسرار سر به مهر است. انسان در زندگي فردي و اجتماعياش، بزرگترين تشكيلات فردي و جمعي را در جهان پديد آورده است كه قوانين، برنامهها و ويژگيهاي خاصي دارد. فرهنگ و تمدن جوامع بشري، جهتبخش انسان در اين تشكيلات بزرگ است. در ميان فرهنگهاي گوناگون نيز مطمئنترين دستآويز و بهترين پشتيبان انسان، فرهنگ متعالي اسلامي است. چه در فرهنگ اسلامي كه در اين پژوهش بدان پرداختهايم و چه در ديگر فرهنگهاي بشري، سمبلها و نمادهايي وجود دارد كه از يكسو، شاخص هر فرهنگ و از سوي ديگر، شخصيتبخش جوامع و انسانها است.
نمادها با پيوندهاي ژرفشان به ارتباطات پيچيده جامعههاي انساني و ژرفاي رمزآلود انسانها، يكي از بحث انگيزترين مفاهيم قراردادي جامعهشناسي به شمار ميآيند. شناخت جايگاه و كاركرد نمادها، گام بزرگي در جهت كشف لايههاي عميق اجتماعهاي بشري است و با اثرگذاري بر آنها ميتوان هويت و ماهيت هر جامعه را دگرگون ساخت؛ خواه آن را به سمت فروپاشي و سقوط بكشاند يا در مسير تعالي قرار دهد.
شناخت نمادهاي اسلامي، گامي فراتر از شناخت يك جامعه يا يك فرهنگ است؛ زيرا فرهنگ پوياي اسلام، جهتبخش تمامي جوامع و تكتك انسانها است و با چنين كارآيي گسترده و مؤثري، سمبلآفريني، نمونهسازي و نمادنمايي اين فرهنگ، اصيلتر و جهتدارتر خواهد بود.
از يك سده گذشته، مطالعه نمادها و نمادپردازيها، جايگاه والايي در پژوهشهاي جهاني يافته است. امروزه در دانشهايي چون شناخت اديان، اساطير، عرفان، روانشناسي، هنر و ادبيات، به شناخت و بازخواني نمادها اهميت بسياري داده ميشود.
مطالعه نمادها ارزش علمي و تحقيقي دارد و با لذتبخشي هنري همراه است؛ زيرا همچنانكه در ساخت و پرداخت نمادها، عاطفه و احساس نقش اساسي دارد، در شناخت آنها نيز اين عوامل از شرايط اساسي به شمار ميآيد. نتيجه نيز بسيار لذتبخش است و انسان با كشف باورها، عواطف و هيجانهاي گذشتگان، با ايشان احساس همدلي ميكند. اين نمادها اگر به شيوه هنرمندانهاي در آفرينشهاي هنري به كار گرفته شود، ژرفاي خاصي به پيامرساني ميبخشد.
هدف پژوهش حاضر، معرفي و تفسير نمادهاي ديني و ريشهيابي جنبههاي اعتقادي ـ الهي و جامعهشناختي نمادهاي اسلامي در بین مسلمانان می باشد که بصورت توصیفی با استفاده از اسناد کتابخانه ای مورد تحقیق و پژوهش واقع شده است.
هر ملت و جامعهاي فرهنگ خاصي دارد. با توجه به نقش فرهنگ در حيات معنوي جامعه و تأثير آن در معرفي هويت ملي و تكامل مادي و معنوي جامعه، نميتوان حوزه عمل فرهنگ را به برخي زمينهها محدود كرد. از سوي ديگر براي انتقال آداب و عادتها و انديشهها از نسلي به نسل ديگر نيازمند به ابزار ميباشيم، يكي از وسايل انتقال فرهنگ نمادها ميباشند.
احياي فرهنگ اسلامي به عنوان يكي از اساسيترين هدفهايي كه ميتواند ضامن بقا و تداوم حيات جامعه ايراني باشد، موضوعي است كه شايسته است به آن توجه شود. در اين راستا توجه به هويت ديني و ايراني ضرورت جدي دارد. به اين معنا كه هرچه جامعه به سمت دستيابي به هويت اسلامي و ايراني پيش برود، امكان احياي فرهنگ اسلامي تقويت خواهد شد، برعكس، هرچه اجتماع از فرهنگ اسلامي دور شود، با بحران هويت روبهرو خواهد شد. از اينرو، شناسايي ويژگيها و عناصر فرهنگ حاكم بر جامعه اسلامي بايد از آموزههاي اسلامي استخراج شود. همانگونه كه گفته شد نماد وسيله مناسبي براي معرفي فرهنگ اسلامي است. معرفي تفكر، فرهنگ و نمادهاي ديني اسلامي به ديگر جوامع و تمدنها، از زمينههايي است كه افزون بر معرفي هويت اسلامي جامعه به ديگران، عاملي در جهت تقويت روح فرهنگ اسلامي و عزت و اعتماد به نفس جامعه نيز هست. معرفي و تفسير نمادهاي ديني اگر به روش هنرمندانه در آفرينشهاي هنري به كار گرفته شوند، ژرفاي خاصي به پيامرساني ميبخشد.
تست