خوزستان معبر عزت، سنگر افتخار، جلگه حاصل خیز، و ثروت ایران و ایرانیان است. غنی از منابع خدادادی و سرشار از استعدادهای انسانی. ایتکه، سوءمدیریت های اخیر، زیرساختها و دورنمای توسعه و آبادانی این سرزمین را کند و فرسوده نموده است، و مشکلات، معضلات، چالش ها و تهدیدات مختلفی به آب، خاک، اقتصاد، معیشت و … تحمیل نموده، وضعیتی بحرانی و وخیم است، و بر هیچ کس پوشیده نیست. اما براستی چرا؟ چرا وضعیت کشاورزی خوزستان، صنعت گردشگری، این دیار کهن، و متمدن، صنایع تبدیلی – تکمیلی، ارزش افزوده و موارد پیش بینی شده این استان زرخیر، آن طور که شایسته، و بایسته است، تحقق نیافته، و نمی یابد؟ چرا مشکلات خوزستان، و مردمان با غیرت و خونگرمش، کف خیابان و با آغاز بحرانها، باید مورد توجه قرار بگیرد؟ و سپس در مقاطع مختلف مجدداً، فراموش، کتمان شود، تا دوباره بروز و ظهور کند؟ پرسش هایی می باشد که شهروندان خوزستانی، از طیف های مختلف، همواره بیان می کنند.
بگذارید از شوش بگویم، کهن شهری به قدمت تاریخ، و تمدنی بی همتا، آری شهر شوش، با کشاورزی، مستعدش، صنعت گردشگری، کم نظیرش، صنایع تولیدی، تبدیلی و تکمیلی فراوانش، شناسنامه، ایثار و شهادت، در روزهای سخت، دژ مستحکم مقاومت ، آنجا که فتح الفتوح (فتح المبین) ش برای ایرانیان عزت و سرافرازی ست.
آنچه در خوزستان و شوش می گذرد، بحران مدیریتی، قومیتی، عدم تعهد و نفوذ بی بصیرتان در ساختار سازمانی و حاکمیتی ست. آنچه شاهد هستیم، ثمره بی مسئولیتی در برابر ، زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کاری، ذینفعآن و ذی نفوذان در سیستم حکمرانی ست.
چرا باید تظلم خواهی، مطالبه گری و امداد طلبی شهروندان غیور و با غیرت خوزستانی و شوشی با سیاسی کاری دفع و خنثی گردد؟ حکمرانی مطلوب و توزیع عدالت محور منابع و منافع خواست عموم، شهروندان شوشی و هم استانی های خوزستانی ست.
برهیچ عقل سلیم، دلسوز و عاشق این مرز و بوم پوشیده نیست، که از اغتشاش، هرج و مرج، نا امنی باید فاصله گرفت و با رادیکالان بحران آفرین، که قصدصدمه زدن به امنیت ملی ایران و ایرانیان را دارند، همراه نشد و هر اقدام توطئه آمیز، بر ضد منافع و مصالح ملی، دینی و عقیدتی را بشدت باید محکوم نمود.
آنچه را امروز در فریاد شبانه جوانان، مردان و زنان این مرزو بوم شاهد هستیم، ثمره حیف و میل کردن منابع، جذب اعتبارات به سمت منافع قومی و رانتی، باندبازی، شبکه های فاسد و نفوذی ها،در ساختار اجرائی و خدماتی این استان زرخیز است. در شوش هیچ دستاورد ملموسی را از چرخه تکراری، نمایندگان قومی، و مدیریت های میلی حاصل نشده، و، در سمت توسعه پایدار و متوازن عملکردی مطلوبی را نمی توان مثال زد. هیچ اراده، طرح و برنامه ای نیز، در کرسی های اشغال شده، و انحصار قومیتی، پائین دستی… نمی توان یافت. امروز پنجمین شب اعتراضات هم استانی ها و شوشی ها به تنش کم آبی و پدیده خشکسالی را شاهد بودیم.. مطالبه گری و تظلم خواهی شهروندان خوزستانی، به انتقال بی رویه آب از سرشاخه ها، اعتراض به عدم مدیریت و پیش بینی های زیست محیطی در تامین حق آبه پائین دست ها، تالاب ها، و..، بود که، با جهت دهی های مشکوک رسانه ای، و سیاسی کردن خواستگاه اجتماعی معترضان، شاهد هدایت این مطالبه گری و اعتراضات مدنی به طرف ، هرج و مرج، اغتشاش و ناامنی های شبانه در شهرهای مختلف استان هستیم.
آنچه را که می توان،برجسته ترین عامل تشدید بحران ها، چالش ها و عملکردهای نامطلوب در استان خوزستان و شوش، «از نظر ژورنالیستی و صاحبان کسب و کارهای خصوصی»، در این مقطع زمانی بیان نمود. رانت، فساد و تخلفات سازمان یافته بارزترین، و شبکه های نفوذ، با اشکال قومیتی و وابسته به مسائل رادیکال موثرترین عوامل در ایجاد این بحران مدیریتی و ناکارآمدی در مدل و سیستم حکمرانی هستند. که سبب یاس، ناامیدی و به حاشیه راندن جامعه محلی در تصمیم سازی و تصمیم گیری پائین دستی شده است.
در یک دهه اخیر بخصوص در دولت تدبیر و امید، بدنه اجتماعی، مشارکت مردمی و حضور نیروهای متعهد، باتجربه و بصیر در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها تضعیف شده است. مزاحمت های حقوقی، تعرض به دارایی ها، منافع و حقوق کسب و کارها بخصوص مشاغل نوپا و ….. بدلیل وجود همان شبکه های سازمان یافته فاسد، رانتی، برخوردار و بهره مند از سیستم و مدل حکمرانی شبه دولتی افزایش یافت.
در جمع بندی این مبحث، نمونه ای از بی کفایتی و مسئله داری جذب نیروی انسانی در بدنه اجرائی استان و شهرستان شوش را تشریح خواهم نمود تا ضعف سیستمی در پالایش آیندگان، و آنالیز برآوردها، ما را ساکن و راکد نگه ندارد و دستیابی به یک مدل حکمرانی مطلوب با سیستمی توسعه گرا و دانش محور،را آسان تر کند.
در کشاورزی شهرستان شوش، ظرفیت اشتغال زایی گسترده ای وجود دارد، بخصوص در اراضی کشاورزی ، تحت شبکه های مکانیزه آبیاری و …..
نمونه ای از هدر رفت منابع و منافع درون استانی و شهرستانی را بعنوان جمع بندی مثال میزنم .. به امید اصلاح و بهبود روش و منش …
در یک دهه اخیر، بخصوص هشت سال گذشته،«در حالی که از هر دو هکتار زمین زراعی در یک گروه مشاع کشاورزی ، می توان دو تا سه شغل پایدار در طرح های زراعی و با پیوند دان آن به صنایع تبدیلی – تکمیلی روستائی ایجاد نمود» …… نتوانسته ایم آنطور که شایسته و بایسته است .. همراهی و همکاری هم نمی شود. هفت خوانی ایجاد نموده اند که عبور از آن، کابوس و هذیان گویی ست.
اینکه اراده و پشتوانه رسیدگی به چنین امور و مسائلی چرا، مورد توجه قرار نمی گیرد، و چرا رابطه جای ضابطه، فرهنگ شیخ و خان سالاری، جای شهروند محوری و شایسته سالاری را گرفته است. مشخص نیست.
امیدواریم در دولت آینده ، حکمرانی مطلوب، و عدالت محوری را با توزیع مناسب منابع و مالکیت منافع، شاهد باشیم .. تا بستر مشارکت اجتماعی و سرمایه گذاری شهروندان، در این استان ، هرچه بهتر و موثر تر برقرار….و ، حافظ آب، خاک و منابع محیط زیست و منافع زیستگاه انسانی خود باشیم.
جلسه امروز و ویژه خوزستان، نشان از عزم دولت مردان آینده ، در توسعه منابع و توزیع عادلانه منافع دارد. خوزستان استان محروم نیست و شایسته این استان نیست مانند مناطق محروم به آن نگریسته شود. پیشگیری از اتلاف منابع و توزیع عادلانه منافع با رویکرد شهروند محور ، در جهت توسعه پایدار و همه جانبه این دیار زرخیز ضرورت فردای ماست. فساد و مبارزه جدی با رادیکالان منحرف اقتصادی و سیاسی نیز امروز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.